نوشته اي در وبلاگ معروفي كمي زيادي قلقلكم داد. البته هر آدمي حق دارد هر چه مي خواهد بگويد و بخواند. اما اگر كمي بالاتر باشيم بهتر است اثرات حرفي كه مي زنيم را هم بسنجيم، مخصوصا راجع به مسايل و حقايق مهم و تاثيرگذار. فرضا اگر راجع به نسبيت اينشتين يك چيزك هايي شنيده ايم آن را به نسبي گرايي اخلاق ربط ندهيم. يا اگر راجع به كوانتم مقاله اي در روزنامه خوانديم سعي نكنيم ارتباطش را با عرفان نشان دهيم. يا اگر اطلاعاتمان راجع به نظريه تكامل در حد كتاب ديني دبيرستانمان است نخواهيم آن را به كاپيتاليسم ربط دهيم. يا اگر در مورد فمينيزم فقط وبلاگ خوانده ايم آن را به جنسيت گرايي مربوط نكنيم. حالا مثال كوچكترش هم در اين وبلاگي كه تصادفي خواندم اين كه اگر راجع به نيچه و تاريخ كم اطلاعيم او را پدر مكتب فاشيسم معرفي نكنيم. چرا كه ممكن است با نظرات غلط ما كسي مسير زندگيش اصلا عوض شود و يا براي يك عمر اصلا اشتباه فكر كند.
اصولا اگر سعي كنيم راجع به چيزي كه نمي دانيم يا كم مي دانيم حرف نزنيم هم خودمان را ضايع نخواهيم كرد و هم ديگران را گمراه. البته باز هم مي گويم معتقدم که هر كس حق دارد هر چه مي خواهد بگويد. مرحله ي بالاتري از انسانيت را عرض مي كردم.