Monday, July 31, 2006

let's live see what happens

Saturday, July 29, 2006

بعضیا هر چقدر هم که نایس اند باز هم تو کت آدم نمی رن. نمی دونم چرا مچ نمی شن با آدم. بازم دلت می خواد لهشون کنی

Thursday, July 27, 2006

شاید یکی از دلایل پینک فلویدی شدنم در هم آمیختن صداهای جنگ ایران و عراق با صدای هلیکوپتری که اول آهنگ The Happiest Days of our Lives که داداشم مرتب می گذاشت می داد بوده باشه

یادم میاد مجذوب این صدای هلکوپتر و اون فریاد بعدش بودم
می گفتم خدایا این چیه چقدر آشناست برام
چرا این آقاهه عین معلم مدرسه سه شیفت محمود آباد داد می زنه
شاید یکی از دلایل کامپلکسیتی ام جنگ بوده باشه
The saddest days of our lives unfortunatley
لذتی در دوست داشته شدن است که در هیچ احساس تنفری نیست
ایول حال کردم با جمله ام. البته انقد مزخرف از امام جعفر صادق و امام باقر و سعدی از بچگی تو کلم کردن هر جمله ی نغزی کس شر به چشم میاد

Tuesday, July 25, 2006

یکی از فوبیاهای من اینه که بچه ام عقب مونده در بیاد
فاک
یه دختر ۲۳ ساله دی شب دیدم که با عروسکش بازی می کرد. عرق سردی رو تنم نشست و گفتم ششششتت
عین فیلم وحشتناک بود
نمی دونم حسمو گرفتی یا نه

Sunday, July 23, 2006

زن ها هم شرکت می کنن تو world chess championship. اتفاقا بعضی هاشون اصلا تو women's بازی نمی کنن

در جواب این پست
Kevin Carter
"The man adjusting his lens to take just the right frame of her suffering might just as well be a predator, another vulture on the scene."

?

Saturday, July 22, 2006

خوبی عکس دیجیتال اینه که برای از بین بردن اش نه احتیاجی به نفت و ذغال هست نه دود می کنه
نه دست آدم رو می سوزونه نه خاک انداز می خواد خیلی ریلکس یه شیفت دیلیت حرومش می کنی
درسته که اون حس جزغالگی عشق قدیمی رو نمی ده
اما به جاش صدای خر خر هارد می ده

Friday, July 14, 2006

حسن اون ۵ ثانیه که رو اوج جقی واقعا لحظه ی رویارویی با حقیقته ها
اولش واقعا همون خالی بندی با دوست دخترت شروع می کنی خیلی متمدن
یواش یواش که نزدیک می شی به اون ۵ ثانیه یهو مامان دوستت پیداش می شه
سریع می کنی اش که برسی به دوست دخترت یهو دوست دختر دوستت میاد
دختر عموت و دختر خالت و دختر بغل آسانسور و استادت و کارگر خونت به ترتیب عین عکس های شهر فرنگ میان تو ذهنت دونه به دونه سریع یه کسی می دن و تو هم هی خط می زنی شون. اما تموم شدنی که نیستن که.
هیچی وقت تموم و یه مشت شرمندگی یه دوست دختر عصبانی با یه چاقوی قصابی بزرگ
بنی آدم همه اعضای یک پیکرند
افغانی ها خایشن
عربا کونشن
ترکا کیرشن
بقیه هم روده موده و کفل و باقالی
کس مس ام نداریم
بنی "آدم" گفتم

ایرونی ها اما "مغز متفکر" شن
دمش گرم
ایول

Wednesday, July 12, 2006

مسواک برقی از اون نوع کون گشادیاس که توجیه علمی هم داره