Wednesday, January 12, 2011


"خدایا تو رو به حق این غروب، تو رو به حق پنش تن این برتراند رو عاقبت بخیر کنش. این پسر نمی دونه چی می گه. منظوری نداره. خدایا خودت به راه راست هدایتش کن. خودت باعث و بانی بی خدا شدن این پسر رو به زمین گرم بشون. به خدا من در تربیتش کوتاهی نکردم. من هر کاری که از دستم بر اومد کردم. پسر خوبیه، دلش صافه. نمی فهمه چی می گه. یه کلمه درس خونده فک کرده علامه شده خاک تو سرش کنن. هی کفر می گه. بهش می گم بچه اینقد کفر نگو. گوش نمی ده. خودت کمکش کن به راهت برگرده دوباره. این بچه نماز می خوند [اشک و اینا] ... خودت به بزرگی خودت ببخشش. [بازم اشک و اینا].... الله اکبر الله اکبر. [سجده و اینا]"

[راز و نیاز مامانِ برتراند راسل فیلسوف و منطق دان بزرگ قرن بیستم با معبود و خدای خودش در پای سجاده]