Wednesday, September 22, 2010

بعضی آدمهای در رابطه اینقده انن اینقده انن اینقده انن (ای خدا سرمو می خوام بکوبم به دیوار!) که آدم شک می کنه که شاید واقعا عشق وجود داره و ما سرمون کلاه رفته. کور هم دیگه یه چیزایی رو حس می کنه. می خواستم برم بگم خانم این شوهرت، همکار من، اینقدر آدم خودخواه و مغرور و حسود و عصبی و قاطی و بی ریخت، حالا هر روز تحمل کردنش بخوره تو سرت تو به من بگو چطوری آخه عاشق این تاپاله شدی که جلو همه سر میزه غذا قربون صدقه اش می ری؟ فیلمه؟ کوری؟ چند تایین شماها؟ خواهر نداری بتونه احیانا عاشق من هم بشه؟ دو تا شیم؟