Saturday, June 19, 2010

مذهب

"نمی فهمم برای چه وقتمان را با بحث راجع به مذهب تلف می کنیم. اگر صادق باشیم (که دانشمندان باید هم همینطور باشند) باید بپذیریم که مذهب جنگلی است از گزاره های غلطی که هیچ پایه و اساسی در دنیای واقعی ندارند. همین ایده ی خدا اصلا محصول خیالات و تصورات انسان است. کاملا قابل فهم است که چرا انسانهای اولیه، که خیلی بیشتر از ما در معرض خطر نیروهای طبیعی بودند، به خاطر ترس و وحشتشان می بایست به این نیروهای طبیعی شخصیت می بخشیدند. اما در حال حاضر که علت خیلی از این وقایای طبیعی را می دانیم دیگر چه دلیلی وجود دارد برای چنین راه حل هایی. من واقعا نمی فهمم که چطور «خدای قادر و توانا» می تواند کوچک ترین کمکی به ما کند. فرض وجود چنین خدایی تنها منجر به سوالات مبهم دیگری می شود نظیر اینکه چرا خدا جلوی این همه بدبختی و بی عدالتی را نمی گیرد یا مانع سواستفاده قوی ترها از ضعیف ترها نمی شود و یا از وقایع هولناک دیگری که می توانسته جلوگیری کند، پیشگیری نمی کند. اگر می بینیم که مذهب هنوز هم تعلیم داده می شود به هیچ وجه به این خاطر نیست که ایده ی مذهب توانسته است ما را قانع کند؛ بلکه به این دلیل است که بعضی از ماها می خواهند طبقات پایین اجتماع را ساکت نگه دارند. مردم ساکت را بسیار آسان تر از مردم پرسر و صدا و ناراضی می توان کنترل کرد و مورد سواستفاده قرار دارد. مذهب مانند تریاکی است که یک ملت را خمارِ رویاهای واهی و پوچ می کند تا بی عدالتی هایی که بر آنها روا می رود را فراموش کنند. برای همینست که حکومت و مذهب چنین متحدان سیاسی قوی ای هستند. هر دو به این تصور واهی نیازمندند که خداوند به آنهایی که سرشان به کار خودشان است، شکایتی نمی کنند و علیه بی عدالتی به پا نمی خیزند پاداش می دهد. و دقیقا هم به همین خاطر است که این بیان صادقانه که خداوند محصول تصورات بشر است بدترین گناه کبیره شمرده می شود."

پل دیراک، از بنیانگذاران فیزیک جدید