Wednesday, January 27, 2010

شهیدِ راه بی خدایی

اعتراف می کنم که با وجود اینکه آدمِ بی خدا و بی ایدئالی هستم (و افتخار هم می کنم)، اما بعضی وقت ها که از لحاظ احساسی قاطی پاتی می کنم دی دریم می کنم که حین یه تظاهرات تیر می خورم و «شهید‍‌« می شم! خودم خنده ام می گیره. مسخره است. کلا هیچ منطقی درش نیست اما به نظرم بهترین مردنیست که می تونم برای خودم تصور کنم. یه جور حس جاودانگی داره برایم. یک جور تمام شدنِ با معنی برای یک زندگیِ بی معنی، پوچ و بی خاصیت.