Tuesday, January 19, 2010

مرتیکه ی هیز

آن اوایل که به ولایات فرنگ مشرف شده بودم برایم بدیهی و (البته کمی تاثر آور) بود که این منِ ندید بدیدم که همواره چشمانم پی لنگ و پاچه ی خانم‌هاست. بعد از مدتی که چشم هایم کمی عادت کرد، تفریحم شد زیر نظر گرفتن مردان وقتی کنارشان خانم زیبایی نشسته است. متوجه شدم که کون نشورها در چشم چرانی کم که ندارند هیچ بلکه از مردان هیزِ ایرانی هم ماهرترند. وقتی هم که پته شان می ریزد رو آب خیلی متمدانه نیششان تا بناگوش باز می شود و قضیه را ماستمالی می کنند. خیالم که راحت شد در دفتر یادداشت کوچکم نوشتم:
"مرد به طور جهان شمول چشم چران است."
و با خیال راحت در اتوبوس شروع کردم به دید زدن بازتاب صورت خانمی که چند ماهی است در کف اش به سر می برم، سه متر آنورتر در شیشه ی کنارم.

ب.ن.
موضوعی را روشن کنم برای دوستان مذکر فکر نکنند بنده دست به کار هستم؛ بر خلاف آقایان که تقریبا کور محسوب می شوند، خانم‌ها به یک جایی که نگاه می کنند متاسفانه ۱۸۰ درجه دور آن نقطه را هم اگر مگسی پر بزند متوجه می شوند. حتی اگر در حال خواندن چیزی هم باشند و مگسی پر بزند، لغات خوانده شده بافر می شود، بال زدن مگس آنالیز می شود و سپس بعد از اطمینان از بی خطر بودن مگس مزبور بافر با سرعت دوبرابر خوانده می شود تا تعللی در خواندن کتاب پیش نیاید (بله دوستان قضیه بسیار پیچیده است). در پشتشان هم با نیروهای خارق العاده ای (که از بزرگترین مسایل حل نشده ی حال حاضر فیزیک است) می توانند وجود چشمان از حدقه در آمده را حس کنند. بنابراین بهترین و امن ترین شیوه ی دید زدن همان دید زدن غیر مستقیم است که به آن به اجمال اشاره شد. گول نخورید. خدا یاورتان.