Sunday, March 06, 2011

ذلیل شم الهی

زنِ مدیر و مدبر شانسی است که نصیب هر مردی نمی شود. نه اینکه زن ها مدبر نباشند. مرد و زن ندارد. فکر می کنم آدم مدبر ذاتا کم است. لابد به همان دلیلی که آدم باشعور، آدم نترس یا آدم عقب افتاده کم است. در نایاب بودن آدم های مدیر و مدبر همین بس که در یک مملکت ۷۰ میلیونی مدیر و مدبرمان شد این. جدای از شوخی، شاید به دلایل اجتماعی و فرهنگی اجتماع ما فرصت رشد این صفت در زن ها از مردها کمتر هم باشد. نه جامعه شناسم نه روان شناس صرفا دارم فکر می کنم. شاید جامعه ی مردسالار زن مطیع می خواهد. زنِ مدیر مطلوب نیست و جلوی رشد اش را سد می کند و استعدادش را سرکوب می کند. شاید.

به جایش اما مدبر بودن مرد خیلی تحسین و تشویق می شود. مثل داشتن آلت تناسلی مردانه، مدیر بودن هم قابلیتی است که انگار هر مردی (؟) با آن به دنیا می آید. حالا اگر ذاتا عرضه اش را ندارد و اگر هم زن اش در مدیریت کارها خیلی بهتر باشد باید یک جوری فیلم اش را بازی کند یا قیافه اش را بگیرد و آخرش هم بالاخره گندش را بزند. چون مرد است اشکالی ندارد دیگر. اما اگر زن مدیر باشد و کارها را دستش بگیرد (یا اصلا جزئی از کارها را) مرد به لقب «زن ذلیل» مفتخر می شود. زن ذلیل در اینجا به همان بدی نداشتن آلت تناسلی مردانه است. چون میزان، آلت تناسلی مردانه است؛ مثل خط کشی که همه چیز با آن سنجیده می شود.

زن ذلیل فحش است. هدفش تحقیر است اما نه تنها تحقیر کننده نیست که اگر خوب نگاه کنی افتخارآمیز هم هست. قابل درک است که وقتی چنین شانس بزرگی (زن مدیر) نصیب یک مرد می شود چرا باید مردهای دیگر تحقیرش کنند. شانسِ اینکه زنت به جای چارچنگولی آویزان شدن از کت و کولت بتواند باری از روی دوشت بردارد و به اندازه خودت (یا بیشتر) مدیریت کند بالطبع حسادت هر مردی که چنین موقعیتی را ندارد (و یا تربیتش را ندارد که داشته باشد) بر می انگیزد، مخصوصا سنتی ها. زن ذلیل را اگر به زبان ناخودآگاه این مردهای حسودِ پررویِ احمقِ سنتی ترجمه کنی می شود «چاقالو ببین چه حالی می کنه ها.»

زن ذلیل مردی است که تصمیم می گیرد خودخواه نباشد. مردی است که تصمیم می گیرد به قابلیت های زنش اعتماد کند. به او هم فرصت مشارکت بدهد. منظور این نیست که مرد مورد سواستفاده قرار گیرد، که خیلی هم اشکال دارد. به همانقدر که زنی ممکن است مورد سواستفاده قرار گیرد. منظور رابطه ای سالم است که احترام درش است. وقتی احترام هست، وقتی سواستفاده ای در کار نیست،‌ فکرش را که می کنم با خودم می گویم خوش به حال آن مردی که زنش برایش آنقدر دوست داشتنی و باعرضه است که تصمیم می گیرد به کل «ذلیلش شود».