بسیاری از تولیدات داخلی به دلیل رقابت محصولات خارجی کشورهای در حال توسعه نظیر چین و هند در مرز ورشکستگی هستند برای اینکه محصولات خارجی از لحاظ قیمت خیلی نزدیک به محصولات داخلی اند. برای چه؟ برای اینکه حدود ۱۰ سال است که دولت نرخ ارز را ثابت نگاه داشته است. تورم را اگر ۱۵٪ هم حساب کنیم (که خیلی بیشتر هم بوده است) نرخ واقعی ارز باید ۴ برابر نرخ کنونی اش باشد. قیمت واقعی محصولات خارجی هم باید چهار برابر قیمت حاضرشان باشد. از آن ور با برداشته شدن یارانه ها و افزایش قیمت انرژی، بسیاری از تولید کننده های داخلی برای جبران مجبور به افزایش قیمت کالاهای خود هستند. اما خیلی از تولید کننده های داخلی هم اکنون هم برای فروش محصولات خود دچار مشکل هستند و در مرز زیان اند. محصولات خارجی اما به جایش به خاطر قیمت کم ارز، بازار را به زودی اشباع می کنند و بسیاری از تولید کننده های داخلی مجبور به تعطیلی می شوند.
عواقب تعطیلی تولید کننده های داخلی، افزایش بی کاری است. بی کارها شروع می کنند به گرفتن بیمه ی بی کاری از دولت. دولت که بیمه ی بی کاری را از همان نیروی کار تامین می کرد (۳۰ درصد کسری حقوق برای بیمه) مجبور می شود پول به بی کار پرداخت کند اما پولی در کیسه ی بیمه ی بی کاری نمی آید چون خیلی ها بی کار شده اند. دولت دو بار در واقع دارد ضرر می کند. حالا برای کسری بودجه اش مجبور است پول چاپ کند. پول چاپ کردن بدون پشتوانه منجر به تورم بیشتر می شود. تورم بیشتر موجب تعطیلی بیشتر کارخانه های داخلی می شود چون قیمت ارز همچنان ثابت است و قیمت های کالاهای خارجی باز هم ثابت می ماند اما کالاهای داخلی باز هم گرانتر می شوند. تولید کننده که تا دیروز برای این مملکت تولید شغل می کرد و گاهی هم حتی با صادراتش ارز وارد کشور می کرد، حالا باید تبدیل به یک بازرگان شود و ماهی یک بار برود چین و نقدی با کیف پول جنس بخرد و بریزد در بازار و خودش هم حجره باز کند و چرتکه بیاندازد.
عاقبت این می شود که پول نفت به صورت مستقیم تبدیل می شود به واردات کالاهای خارجی با جمعیت زیادی از مردم که کار ندارند و مشغول به دلالی و بازرگانی می شوند به همراه نابودی صنایع داخلی.
بیایید با هم این هدفمندی ۳۰۰ درصدی یک شبه را جشن بگیریم.
عواقب تعطیلی تولید کننده های داخلی، افزایش بی کاری است. بی کارها شروع می کنند به گرفتن بیمه ی بی کاری از دولت. دولت که بیمه ی بی کاری را از همان نیروی کار تامین می کرد (۳۰ درصد کسری حقوق برای بیمه) مجبور می شود پول به بی کار پرداخت کند اما پولی در کیسه ی بیمه ی بی کاری نمی آید چون خیلی ها بی کار شده اند. دولت دو بار در واقع دارد ضرر می کند. حالا برای کسری بودجه اش مجبور است پول چاپ کند. پول چاپ کردن بدون پشتوانه منجر به تورم بیشتر می شود. تورم بیشتر موجب تعطیلی بیشتر کارخانه های داخلی می شود چون قیمت ارز همچنان ثابت است و قیمت های کالاهای خارجی باز هم ثابت می ماند اما کالاهای داخلی باز هم گرانتر می شوند. تولید کننده که تا دیروز برای این مملکت تولید شغل می کرد و گاهی هم حتی با صادراتش ارز وارد کشور می کرد، حالا باید تبدیل به یک بازرگان شود و ماهی یک بار برود چین و نقدی با کیف پول جنس بخرد و بریزد در بازار و خودش هم حجره باز کند و چرتکه بیاندازد.
عاقبت این می شود که پول نفت به صورت مستقیم تبدیل می شود به واردات کالاهای خارجی با جمعیت زیادی از مردم که کار ندارند و مشغول به دلالی و بازرگانی می شوند به همراه نابودی صنایع داخلی.
بیایید با هم این هدفمندی ۳۰۰ درصدی یک شبه را جشن بگیریم.