Saturday, November 06, 2010

غیرعادی

"غیر عادی کسی است که شبیه من نیست."

مثلا به خدا اعتقادی ندارد و کسی را می بیند که مذهبی است. مشروب نمی خورد و کسی را می بیند که مشروب می خورد. دگرجنس گرا است و کسی را می بیند که همجنس گراست. عقل ندارد و کسی را می بیند که عقل دارد. کم می خندد و کسی را می بیند که همیشه بی مورد می خندد. از گفتن حقیقت می ترسد و کسی را می بیند که بی پروا حرف می زند. فحش لغت اول فرهنگ زبانش است و کسی را می بیند که هیچ وقت فحش نمی دهد. سیگار هم نمی کشد و کسی را می بیند که همیشه علف می کشد. با دگر جنسانش مشکل دارد و کسی را می بیند که مدام بغل دگرجنسانش است. معمولا غمگین است و یک جایی کز کرده و کسی را می بیند که مدام مهمانی است و همیشه خوشحال است. ریشش را همیشه می تراشد و کسی را می بیند که ریش های بلندی دارد. همیشه کراوات می زند و کسی را می بیند که هیپی وار زندگی می کند. ...

غیر عادی کسی است که شبیه من نیست. غیر عادی ها را باید عجیب نگاه کرد، ازشان دوری جست و بعضی وقت ها ازشان تنفر پیدا کرد. در صورت تنفر شدید هم در ذهن (یا اگر زور کافی داشت در عالم واقع) به جهنم فرستادشان. تعدادشان یا علت رفتارشان مهم نیست. تعداد امثال "من" یا علت رفتارم مهم نیست. تنها معیاری که مهم است اینست که "من" مهمترین موجود زنده در جهان است. من هم معیار است و هم قاضی و همه باید مثل من باشند.

با هم دستانمان را به آسمان بگیریم و تکرار کنیم:
هایل خودمان! غیر عادی کسی است که شبیه ما نیست.