در اوج ناراحتی، اضطراب و درماندگی شب از خود صادقانه بپرسیم:
آیا فردا خورشید دیگر بر زمین نخواهد تابید؟ آیا فردا پرندگان دیگر نخواهند خواند؟ آیا فردا نسیم دیگر نخواهد وزید؟ آیا فردا باران دیگر نخواهد بارید؟ آیا فردا دیگر گلی نخواهد رویید؟ دیگر بچه مدرسه ای مدادش را تیز نخواهد کرد؟ آیا فردا کسی دیگر عاشق نخواهد شد؟ آیا واقعا فردا تمام زیبایی ها به یکباره رنگ خواهد باخت؟
با عمیق فکر کردن به امثال این سوالات بدیهی (اما فراموش شدنی) آب بر آتش وجودمان بریزیم و به یاد بیاوریم که دنیایمان چه کوچک است.
آیا فردا خورشید دیگر بر زمین نخواهد تابید؟ آیا فردا پرندگان دیگر نخواهند خواند؟ آیا فردا نسیم دیگر نخواهد وزید؟ آیا فردا باران دیگر نخواهد بارید؟ آیا فردا دیگر گلی نخواهد رویید؟ دیگر بچه مدرسه ای مدادش را تیز نخواهد کرد؟ آیا فردا کسی دیگر عاشق نخواهد شد؟ آیا واقعا فردا تمام زیبایی ها به یکباره رنگ خواهد باخت؟
با عمیق فکر کردن به امثال این سوالات بدیهی (اما فراموش شدنی) آب بر آتش وجودمان بریزیم و به یاد بیاوریم که دنیایمان چه کوچک است.