تمام مشکلات حل نشده ی زندگی، تمام معماهای بزرگ هستی، تمام دردهای کهنه ی عشق های شکست خورده، تمام عقده های سیری ناپذیر گذشته، تمام خاطرات تلخ گذشته، تمام آرزوهای تحقق نیافته را در گلوله ای انباشت و در مغزش خالی کرد. چه قدر آسان بود و چه ناگهان، پاک کردن صورت مساله به جای حل اش. چه اهمیتی داشت که دیگر نه صورتی بود، نه جوابی و نه سوال کننده ای.