من به وضوح می شنوم. آیا شما هم می شنوید؟ صدای خیس شدن انگشت خدا را می گویم دیگر! صدایی زیبا، دلهره آور و سرگرم کننده. بابا جان من مگر نمی دانید؟ می گویند خدا وقتی می خواهد کتاب تاریخ را ورق زند برای آنکه برگی جا نماند (که این موجب تباهی و دردسر بسیار شود!) انگشتش را کمی تَر می کند. این صدای خیس شدن انگشت خدا صدایی ظریف و آهسته دارد. گوش کنید؟ این بار خدا صفحه ی تاریخ ایران را ورق می زند. تا که کی صدای غرش مهیب ورق خوردن اش را بشنویم. خیلی زیباست. خیلی دلهره آورست.